29 March 2007

 

خب . دو حالت داریم
یکم
اگه خدایی هست ، اوضاع ترسناکه، یعنی حساب و کتابهایی هست که نمیشه فهمید چی هستن . به حرفهای کسی هم نمیشه اعتماد کرد .مخصوصا ادیان ! ادیان به راحتی میتونن حاصل یک توهم بسیار قوی باشن و یا انرژی هایی که در بعضی افراد زیاده ! به خوابها هم نمیشه اعتماد کرد _ حتی همون چیزهایی که بهش میگن " رویای صادقه "_ چون حتی این رویا ها هم میتونن از محیط تاثیر بگیرن و مثلا شما یک مرده رو توی خواب ببینی که میاد ودرباره همون چیزهایی که توی بیداری در محیط اطرافت میشنوی ، برات صحبت میکنه ! حتی اگر به حرفهای اون مرده هم بی اعتقاد باشین ، باز مسایل برات تکراری هستن . چیز جدیدی نمیگه . اینرومیشه از اونجا فهمید که پیروان ادیان مختلف ، خوابهایی همگن با اعتقادات خودشون میبینن . علی هیچ وقت به خواب یک بومی آفریقایی نمیره و بودا هم هرگز به خواب یک مسلمون متعصب نمیره ! اما پیروان ادیان مختلف ، هر شب خوابهای مربوط به خودشون رو میبینن و الهام میگیرن .معنای توهم و تاثیر گذاری محیط رو میشه اینجا کاملا حس کرد ! پس با همه این توهمات ، اگه خدایی باشه ، اوضاع ترسناکه . یعنی نمیشه به یققین مو رو از ماست کشید . مو که جای خودشو داره ، خیلی چیزهای کلی تر هم مبهم میمونن ! هنوز هم کم نیستن کسانی که ادعای پیغمبری میکنن و البته برای اثبات مدعا ، دلیل هم دارن و ...
حالت دوم
اگه خدایی نیست ، زندگی یک باخت بزرگه .محروم شدن از بسیاری لذتها و نعمتها ، از همون لحظه به دنیا آمدن ، باخت شروع میشه .و تیر خلاص هم لحظه مرگه. ترسناکترین بخش این ماجرا ، تاریک بودنشه ، و انسان همیشه از تاریکی میترسه. از جایی که نمیدونه چی اونجاست. حتی اگه توی اتاقی روشن ، در حالی که داری به وضوح میبینی که کسی یا چیزی نیست ، ناگهان چراغ رو خاموش کنی ، یا چراغ خاموش بشه ، ترس وجودت رو میگیره. چه برسه به اینکه اتاق تاریکی رو ببینی و ندونی که توش چیه ، و بخوای بری اون تو ! مرگ دقیقا همون اتاق تاریکه که تا نری توش ، نمیفهمی چه خبره ! و اگه خدا نباشه ، یعنی تو میری توی اتاق تاریک و ...تمام. هیچ اتفاق دیگه ای نمی افته. همونجا هستی تا...هیچ. باخت بزرگ یعنی همین . یعنی با دست خودت ، هیچ رو به اتاقت بیاری
سوم
مثل آونگی
بین کفر و ایمان
میروم و می آیم مصطفی مستور
 

 

 

 

 

 

12 March 2007

 


به بهانه سالگرد درگذشت مصدق و ادعای دفاع از حق هسته ای ایران در شورای امنیت :
این توهم مصدق بودن و مصدق گونه عمل کردن ، که بدجوری دامنگیر سیاستمردان ما شده ، خودش یه جورایی جای خوشحالی هم داره . یعنی گرچه نظرات و اعتقاداتشون ، در برابر مصدق ، کلا مطلبی نیست که از نظر ها پنهان باشه ، ولی به نظرم همین تلاش برای مصدق بودن ، یه چیزهایی رو ثابت مبکنه :
یکم اینکه با وجود همه بی اعتنایی های موجود ، آقایون ، حتی از داغون ترین و پرت ترین شخصیتهاشون هم زیر زیرکی ،یا در مخیله خود ، میدونند که مصدق چه عظمتی داشته و چه کرده و این ادعاهای چرند 1 ،صرفا بابت انظار عمومیست .
دو اینکه حالا منتظر میمونیم تا روز دفاع و نتیجه اش و عکس العمل ها . اونجا خواهیم دید که
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است
محمود ما کجا و مصدق کبیر که انگلیس رو به زانو در آورد کجا ؟ گرچه روحانیت سربلند ما که همیشه در مبارزه با طاغوت کوشیده ، بعد ها از خجالتش در آمد :
یادمه دوم یا سوم دبیرستان بودبم، گفتند اشکالاتی به کتاب تاریخمون که اون روزها تدریس میشد ، وارد شده و باید بازنگری بشه ; یکی از اشکالاتش این بود که در طرح روی جلد کتاب که مجموعه ای از عکس های افراد تاثیر گذار در تاریخ ایران بود ، عکس مصدق بالاتر از عکس کاشانی قرار گرفته ! !
اون روزها از تاریخ فراری بودم و علاقه ای هم بهش نداشتم ، بعد ها خوندم که :
] پس از کودتای انگلیسی آمریکایی 28 مرداد ، مخبر روزنامه المهدی از ایت الله کاشانی پرسید : آیا عقیده دارید که دکتر مصدق برای برقراری حکومت جمهوری فعالیت میکرد ؟ کاشانی پاسخ میدهد : "آری برای برقراری جمهوری میکوشید .مصدق 4 ماه قبل میخواست که شاه را از ایران اخراج کند ، ولی من نامه ای به شاه نوشته و از او خواستم که از مسافرت خودداری کند و شاه هم از مسافرت منصرف شد . یک هفته قبل ، مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک نماید. اما شاه با عزت و محبوبیت ، روز بعد باز گشت ." آیت الله کاشانی سپس اظهار داشت : در اینجا مات شاه را دوست دارد و رژیم جمهوری مناسب ایران نیست " ! !
" از آیت الله کاشانی پرسیدم که به نظر شما بزرگترین اشتباه مصدق چیست ؟" آیت الله بی درنگ جواب داد :
"پایمال کردن قانون اساسی با عدم اطاعت از اوامر شاه "[ 2
اینها هم از همان صفحات تاریخ است که ثبت شده ولی صلاح نیست منتشر شود
...
کاریکاتور هم کار نیک آهنگ در باب همین شکر خوری های مرد مشنگ ( منتخب شورای نگهبان )

و روح مصدق در گور بر روی ویبره میرود تا هنگامی که دفاعیه پسر آهنگر به اتمام برسد....
پ ن
1 : سالهای خاکستری ، زندگینامه مصدق ، انتشارات اسناد انقلاب اسلامی
2: مجموعه مکتوبات ، سخنرانیها و پیامهای ایت الله کاشانی ، ج4 ، گرد آورنده محمد دهنوی ، انتشارات چاپ پخش ، ص 24
 

 

 

HOME

MAIL

 

 

DAILY

روز آنلاین

صبحانه

شرق

دوم دام

روز آنلاین

FRIENDS



ARCHIVES
February 2006 / March 2006 / April 2006 / May 2006 / July 2006 / August 2006 / September 2006 / October 2006 / November 2006 / December 2006 / January 2007 / February 2007 / March 2007 / June 2007 / July 2007 / September 2007 / October 2007 / November 2007 / March 2008 / April 2008 / June 2008 /


Powered by Blogger