12 March 2006
لازم نیست دنبال سوژه بگردی
این روزا اونقدر اتفاق دور وبرت هست که واسه هرکدومشون میتونی کلی تف بدی
صبح داشتم وبلاگ مسعود رو میخوندم ...
سبکش همون به قول خودش ( هر چه میخواهد دل تنگت بگو) ولی کلی فاز بهت تزریق میکنه
اتا ق پر از کثافتم رو نگاه میکنم و از این شلخنگی یه حس خوبی بهم دست میده
یه مشت کاغذ مچاله یه گوشه , چند تا کتاب آماده خونده شدن _ مدت یکی دو سا لی هست که آماده هستن !! منتظرن که منم آما دگیم رو اعلام کنم _ , چند تا بروشور که قاعدتا باید خونده میشدن ولی خوب قضیه همون آب هندونه هست و...
جورابهایی که خوب سعی میکنم بهشون نزدیک نشم , یه موبایل که اون گوشه افتاده و هراز گاهی صداش بلند میشه که:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم !! اخوی مسیج رسید ..من الله توفیق..
و تو میری مسیج باکس رو چک میکنی
یا فحشه , یا جکهای سخیف ملت_ که بعضیاشون خیلی باحالن , حالا میگم _...یا مسعوده که در باره انرژی هسته ای توضیح میده _ در حد خدا _ یا این رفیقمه که کلی فاز وحس و اینا رو بهت منتقل میکنه یا دختر خالست که بنده خدا 4 هفته است که کامپیوتر رو داده به من که درست کنم و نشده هنوز ...
کف اتا ق هم نمیشه راه رفت چون به جای فرش لباسه که پهن شده
اینا مهم نیست ...
توی این کله هه...خیلی شلوغ تره _ گرچه بالاش خلوته!! _ولی این روزا دود ازش میاد بیرون...
یکی نیست بگه آخه آدم وقتی میخواد چیزی بنویسه , تازه بی حوصله هم هست از این آهنگا گوش میده؟؟ :
از او بالا کفتر میایه...با یک دانه دختر میایه...!!! خدااااااااااااااااااااا
حیفم میاد عوضش کنم ...صبر میکنم تموم شه بعد مینویسم.............
...
...
....
...
این آقاهه اومد سفارشش رو تحویل گرفت ..گفت چقدر بدم؟ گفتم حالا باشه بعدا همرو با هم یه جا حساب میکنیم ...
اومدم پشت در دو دستی زدم توی سرم : لا مصب تو که پول نداری چرا کلاس میذاری ...
میتونستی باهاش یه کارت اینترنت بخری...که مجبور نباشی ساعت 6 صبح پاشی از اینترنت شبانه استفاده کنی...
بی خیال ..پول قلمبه یه دفعه ای حالش بیشتره !!نه؟؟
بچه ها باحالن ها...
با یه هویج سردیشون میکنه ..با یه استکان عرق گرمی.._ یا یه چیزی تو همین مایه ها..!!_
آهنگو عوض کردم ...صدای شاملوست که خیام میخونه.:
می نوش که عمر جاودانی اینست...
خود حا صلت از دور جوانی اینست...
هنگام گل و می است و یاران سرمست...
خوش باش دمی که زندگانی اینست....
اینو یه بار به این رفیقم که خیلی دوستش دارم گفته بودم که از مستی خنده هاش رو دوست دارم...
خنده هایی که از ته دله...بدون اینکه یه دفه یادت بیاد که یه چیز دیگه هست که با وجود اون نمیتونی بخندی ..
بعدش خنده رولبات خشک بشه...
نه ..خنده مستی این چیزا رو نداره...صاف و ساده ست...
بعضی رفقا مثل مشروب میمونن ...وقتی باهاشون هستی از ته دلت میخندی ...
و این رفقا خیلی کمن..خیلی کم ..
و وقتی که کاملا یه دفه و تخمی تخمی و به خاطر لجبازی خودشون و حماقت باز هم خودشون از دستشون میدی...
تازه میفهمی که چقدر سخته...
من یکیشون رو همین روزها از دست دادم...
همینطور ساده و همینطور تخمی...
خیلی خره...خیلی...
اگه میدونست که چقدر دوستش دارم و اگه میدونست که چقدر احمقانه و یکطرفه داره قضاوت میکنه اینطوری نمیشد...
یه جایی خوندم که :
اگه میخوای ارزش یک دقیقه رو بدونی ...از یه نفر که از اتوبوس جا مونده بپرس...
اگه میخوای ارزش یک ثانیه رو بدونی... از یه نفر که از یه تصادف جون سالم به در برده بپرس..
اگه میخوای ارزش یک صدم ثانیه رو بدونی ...از یه قهرمان المپیک بپرس...
و اگه میخوای که ارزش یه دوست خوب رو بدونی ...از دستش بده تا بفهمی...
DAILY
FRIENDS