09 May 2006

 


غریب نوازی کردن..
روز اول نمایشگاه، گوشی موبایل ، محتوی دهها عکس و مطالب صوتی و تصویری اخلاقی و غیراخلاقی،
در یک چشم به هم زدن به سرقت رفت...
همه اینها به کنار ، دفترچه تلفنی که توی اون گوشی بود...
بماند..

شب اول توی قطار، به همراه اسکیزو و بقیه...
خر تو خری بود....
عجب شبی بود...
مسعود یه داداش داره که خیلی ماهه...
تهران زیگیل بودیم خونه ش...

تهران گرم نبود..شلوغ هم،..
همراه یک جبهه سرخپوست، و یک تیم به معنای واقعی تخریب...
فرض کن ساعت 7 صبح جمعه پشت چراغ قرمز واستادی، یهو ببینی دو تا خانم ،
به جای افسر راهنمایی، روی جایگاه ،زیر سایه بون، وسط چهار راه ایستادن..
به ماشینا دستور میدن، داد میزنن:
آقا قرمزو رد کن!! بهت میگم رد کن...
راننده مینی بوس، بوق بزن..!!!!
ماشین راهنمایی و رانندگی هم رد میشه و از دیدن صحنه خندش میگیره و سلام نظامی میده...
حسن و زیزو وسط خیابون بودن...
ظهر همون روز ،کاخ نیاوران:
در بدو ورود ، زیزو که جو صبح گرفتش ، کلاه آقای نگهبان رو برمیداره و میذاره سرش (وقتی میگویم سرخپوست ، باور کنید کلامم را!!)
همون اول میگن که بفرمایید بیرون!!!
با بدبختی عذر خواهی میکنیم و میریم داخل موزه...
تا حالا فکر میکردم و حالا یقین پیدا کردم که عقل رضا شاه از پسرش بیشتر بوده...
از دیدن کاخها فهمیدم...
نمایشگاه مطبوعات:
کلی با مسؤلان غرفه کیهان کل کل کردیم ...
کلی هم مجله آشغالی مجانی گرفتیم...
سالنامه شرق هم که خدااااااست....
بی نظیر بود
راه برگشت بیشتر خواب بود ...
حرف آخر:
من برگشتم، میخوام بازم بنویسم...
 

 

Comments:
این یعنی بازگشت کرگدن
 
خوش اومدی!
 
سلام...خوب خوش گذشته . ولی من همون جمعه از صبح تا ظهر اونقدر گشتم و دوستامو گم کردم و شبکه ها مشغول بود که همه رو فحش دادم وپام هم که در حال شکستن بود . عجب روزی بود فرهاد.خوبه که شما همو گم نکردید .
 
Post a Comment



<< Home
 

HOME

MAIL

 

 

DAILY

روز آنلاین

صبحانه

شرق

دوم دام

روز آنلاین

FRIENDS



ARCHIVES
February 2006 / March 2006 / April 2006 / May 2006 / July 2006 / August 2006 / September 2006 / October 2006 / November 2006 / December 2006 / January 2007 / February 2007 / March 2007 / June 2007 / July 2007 / September 2007 / October 2007 / November 2007 / March 2008 / April 2008 / June 2008 /


Powered by Blogger